نوشته شده توسط : Dr. Dalake

مراحل طلاق عاطفی، نشانه های طلاق عاطفی شامل مراحلی می باشد که افراد به مرور آن را پشت سر می گذارند و به مرور از هم سرد می شوند.

طلاق از نظر شدت استرس بالاتر از ترس از مرگ قرار دارد و اغلب با عوامل استرس زا دیگر مانند اختلافات زناشویی، مشکلات مالی جدی، نقل مکان، تک فرزندی، ضررهای متعدد و دعواهای شدید همراه می باشد.

با آگاهی، این فرآیند و مراحل طلاق عاطفی می تواند بسیار راحت تر از چیزی که تصور می کنید طی شود. اگرچه آسان نیست، اما آگاهی و جلسات مشاوره در دراز مدت به شما کمک می کند که احساس بهتری داشته و از تجربه خود درس بگیرید.

مراحل طلاق عاطفی و پایان رابطه
هنگامی که یک رابطه به پایان می رسد، افراد احساسات متناقضی را تجربه می کنند، زیرا در تلاش برای درک بهترین راه برای پیشرفت هستند. این فشار با آگاهی از این امر که هر قدم برداشته شده ممکن است بر آینده و رفاه آن ها تأثیر بگذارد، ترکیب می شود.

در طی تمام مراحل طلاق عاطفی گفته شده تکیه بر دوستان و خانواده خوب برای حمایت کمک می کند تا از این موانع عاطفی عبور کنید. مشاوره حرفه ای می تواند در تمام مدت کنار شما بوده و استرس، اضطراب و افسردگی شما را کاهش دهد.

مرحله اول: انکار و سرزنش
در ابتدا زوجین شروع به سرزنش یکدیگر برای مشکلات گذشته، حال و حتی آینده می کنند. تصویر منفی از خود، احساسات مبهم، نارضایتی، خشم، اضطراب، خلق افسرده، احساس ناراحتی، احساس گناه از نشانه های این مرحله می باشد.

نقش مشاور در این مرحله اهمیت زیادی دارد. مشاور باید حس کنترل زندگی زوجین را تقویت کند، ترس آن ها را از روند جدایی را خنثی کند و مشاوره های لازم پیش از طلاق را نیز برای آن ها فراهم کند.

اگر در حال تجربه انکار هستید، ممکن است از دوستان و خانواده کناره گیری کنید و بخواهید تنها باشید تا از تصمیم گیری های مهم اجتناب کنید. با این حال، گاهی اوقات تأخیر در رویارویی با مسائل می تواند مشکلات بزرگ تری ایجاد کند. اغلب مواقع بسیاری از مسائل احساسی‌ هستند و باید به مشاور مراجعه کنید.

مراحل طلاق عاطفی: سوگواری و افسردگی
افسردگی ناشی از غم، اندوه و تنهایی است. اکثر افراد در روند مراحل طلاق عاطفی سطحی از افسردگی را تجربه خواهند کرد. در این مرجله ممکن است هدف زندگی را زیر سوال ببرید و احساس کنید از جامعه جدا شده اید. حتی ممکن است در مورد آزار رساندن به بچه ها و کسانی که دوستشان دارید احساس گناه کنید.

افسردگی مانند پوچی می تواند فلج کننده باشد. گاهی اوقات افراد در افسردگی گیر می کنند و نمی توانند به آن غلبه کنند. اجازه ندهید این دوره خیلی طولانی شود و برای کمک تماس بگیرید.

مشاور در این مرحله از مراحل طلاق به زوجین اجازه می دهد تا روند سوگواری را طی کنند، زوجین را از نگرش بیچارگی نجات می دهد و به آن ها کمک می کند فرآیند غم و اندوه را بپذیرند.


مراحل طلاق عاطفی
مرحله سوم: خشم و کینه
در پس خشم، ترس ها و عدم اطمینان زیادی در مورد آینده، امور مالی و امید به آینده وجود دارد. در این مرجله یکی از طرفین یا هر دو در حال ابراز نارضایتی یا عدم اطمینان از رابطه، تنش و احساسات هیجانی هستند.

نقش های مشاور در این مرحله از مراحل طلاق عاطفی عبارت است از: خنثی کردن خشم زوجین، هدایت انرژی خشم، بهبود توانایی تصمیم گیری زوجین، بهبود مهارت های کوتاه مدت و بلندمدت حل مسئله برای زوجین.

خشم ناشی از دروغ گفتن، خیانت، طرد شدن، فریب خوردن، سوء تفاهم یا رها شدن است. این ناشی از آن است که توسط شخصی که به آن اعتماد دارید به یک مکان بد فشار آورده شوید.

ممکن است از دست خود عصبانی، ناامید و خشمگین باشید، برخی از افراد طلاق و جدایی را نوعی مجازات می دانند.

مرحله چهارم: مجرد بودن و تصمیم به طلاق
تجربه جدید استقلال، امتحان کردن فعالیت های جدید، تصمیم گیری آزاد، افزایش اعتماد به نفس، بهبود تصویر از خود و بازگشت به نقش های قبلی از ویژگی های این مرحله می باشد.

نقش های مشاور یا میانجی در این مرحله نیز بسیار زیاد است. بهبود مهارت‌های ارتباط مستقیم زوجین، افزایش مهارت‌های همکاری، بازیابی روابط و کمک به زوجین در برنامه‌ریزی بلندمدت از کمک های مشاور در این دوران است.

مشاور باید زمان مناسبی را برای میانجیگری کارآمد و کم دردسر انتخاب کند تا اطمینان حاصل شود که زوجین در فاز عاطفی نسبتاً خوبی قرار دارند.

مرحله پنجم: شروع های جدید و تصمیم گیری
در این مرحله از مراحل طلاق عاطفی خود مداری و خودآرامشدن، کنترل داشتن، برنامه ریزی و تعهدات بلندمدت، پذیرش پایان ازدواج و ایجاد توافق شکل می گیرد و فرد می تواند برای آینده خود تصمیم بگیرد و استقلال بیش تری داشته باشد.

به مرور شما با طلاق کنار می آیید و شرایط را درک می کنید، متوجه می شوید که روزهای خوب بیشتری از روزهای بد داری. می خواهید با دوستان خود وقت بگذرانید و دوستان جدیدی پیدا کنید. در مورد برنامه ریزی و آینده احساس خوش بینی می کنید.

این بدین معنی است که قبول می کنید که زندگی بدون شریک سابقتان نیز به جلو می رود.

منبع:کانون مشاوران ایران-۵ مراحل طلاق عاطفی و درمان آن



:: برچسب‌ها: طلاق , طلاق و جدایی , طلاق عاطفی ,
:: بازدید از این مطلب : 257
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 26 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

پشیمانی بعد از طلاق؛ چند دلیل برای بازگشت به گذشته

بسیاری از زوج هایی که از یکدیگر جدا می شوند بعد از طلاق، احساس پشیمانی کرده و تصور می کنند که اشتباه کرده اند. طلاق به معنی جدایی زوجین از یکدیگر به دلیل شکست در زندگی مشترک می باشد.

این افراد در ابتدا با عشق و علاقه دو طرفه تصمیم به ازدواج می گیرند اما گاهی این عشق دوامی ندارد و منجر به طلاق و جدایی می شود.

بعد از طلاق و جدایی احساس های متفاوتی را افراد تجربه می کنند که از مهم ترین آن ها می توان به دلتنگی و پشیمانی اشاره نمود. و آن ها از این که زندگی شان دوام نداشته است و برای خوب شدن روابط شان تلاش نکرده اند دچار عذاب وجدان می شوند.

در این مقاله قصد داریم که علل احساس پشیمانی بعد از طلاق را بررسی کنیم و در پایان نکاتی که باعث می شود این حس در افراد از بین برود را بیان نماییم.

در صورتی که تصمیم به طلاق گرفته اید باید قبل از آن از مشاور کمک بگیرید تا در این خصوص شما را راهنمایی کند.

الف – پشیمانی بعد از طلاق : نگاه منفی جامعه
در اکثر موارد، جامعه نسبت به افرادی که طلاق گرفته اند دید مثبتی ندارند. اگر در جامعه ای سنتی و پایبند به اصول کلاسیک خانواده زندگی می کنید، نگاه منفی آن ها بیشتر خواهد بود. این دید منفی منجر به تنش های فکری با اجتماع و فشار فکری بر روی فرد مطلقه می شود.

این امر در مورد خانم ها و زن های مطلقه بیش تر است و عذاب وجدان و پشیمانی را برای فرد به همراه خواهد داشت. در این شرایط فرد خودش را مقصر می داند و به خاطر این کار خود را ملامت و سرزنش می کند.

بعد از طلاق، در زندگی فرد مشکلات بسیاری به وجود می آید به طوری که این مشکلات فشار عصبی بسیاری بر روی فرد وارد می کند برخی از آن ها عبارت اند: مشکلات مالی، تنش های روانی، مورد قضاوت قرار گرفتن اطرافیان و حضانت فرزندان.

به خاطر این مشکلات فرد ممکن است تصمیم به بازگشت بگیرد و از طلاق منصرف شده و زندگی اش را ادامه دهد اما توجه داشته باشید در این خصوص نباید عجولانه تصمیم بگیرید. و با بررسی همه جوانب سعی کنید بهترین تصمیم را به کمک مشاور بگیرید.

اشتباهاتی که به طلاق ختم می شوند
اشتباهات مهلک که به طلاق و جدایی ختم می شوند
ب – پشیمانی : تاثیر طلاق بر زندگی فرزندان
طلاق برای فرزندان بسیار دردناک است زیرا به عنوان فرزندان طلاق با چالش های بسیاری رو به رو می شوند. کودکان بسیار حساس هستند و در اکثر موارد با عواقب منفی طلاق رو به رو می شوند. یکی از این عواقب دوری از پدر و مادر و دلتنگی برای آن ها می باشد.

بعد از طلاق نیاز عاطفی کودک که یکی از مهم ترین نیازهای اولیه و اساسی او می باشد برطرف نخواهد شد زیرا فرد حضور پدر و مادر و احساس امنیت خاطر و آرامشی که لازم دارد را نمی تواند بعد از طلاق به طور کامل تجربه کند و این جدایی ضربه عاطفی مهمی به کودک وارد می کند

پدر و مادر به خاطر عشق و علاقه ای که به فرزندشان دارند ممکن است دچار پشیمانی شوند و از طلاق منصرف شوند.

ج – تاثیر طلاق بر ازدواج بعدی شما
بسیاری از افرادی که طلاق گرفته اند بعد از طلاق تصمیم به ازدواج مجدد می گیرند در حالی که ممکن است آثار طلاق از بین نرفته باشد.

ازدواج مجدد به دلایل مختلفی به وجود می آید اما برخی از افراد بدون این که آثار ناشی از جدایی و طلاق را از بین ببرند تصمیم به ازدواج مجدد می گیرند در این حالت در زندگی مشترک جدید با مشکلاتی رو به رو خواهند شد،

زیرا دلایل طلاق شان را به خوبی بررسی نکرده اند و با بی توجهی نسبت به آن تصمیم به ازدواج مجدد گرفته اند.

تصمیم عجولانه آن ها باعث شده تا رفتارهای خود را که بر روی طلاق اثر گذاشته است را نشناخته و همین عدم تغییر رفتار در زندگی جدید مشکل ساز شده و چالش هایی را به همراه خواهد داشت به طور که فرد بعد از طلاق دچار پشیمانی می شود.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-پشیمانی بعد از طلاق | چند دلیل برای بازگشت به گذشته



:: برچسب‌ها: طلاق , طلاق و جدایی , جدایی زوجین ,
:: بازدید از این مطلب : 187
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 23 خرداد 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

یکی از تکنیک های روانکاوی طلاق ، نظریه روان پویایی طلاق است.

در رویکرد روانکاوانه فرد در طول طلاق اثرات گوناگونی را تجربه می کند، که این اثرات عبارت اند از: انتقاد از خود، افسردگی، خشم و عصبانیت، احساس گناه، محرومیت و نیز رهایی، آسودگی، شادی، احساس قدرتمندی و چگونگی کار روانکاو با این افراد و فهم احساسات آن ها می باشد.

روانکاوی بیشتر بر روی گذشته فرد و دوران کودکی و بخش ناهشیار او تاکید دارد و بر طبق گفته های روانکاوی طلاق بر اساس کمبودهای رشدی می باشد که در فرد وجود دارد.

روانکاو و زوج درمانگران معمولا زوجینی را مورد درمان قرار می دهند که در سطح خودآگاه خود تعارض های بسیاری دارند و این تعارض ها را به خاطر عوامل فرهنگی، اجتماعی و محیطی تجربه می کنند.

به عنوان نمونه زن و شوهر ممکن است در زندگی رابطه خوبی با یکدیگر داشته باشند و علایق و سلیقه آن ها مشابه باشد اما در زمینه های اعتقادی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی تفاوت هایی داشته باشند.

این تفاوت ها ممکن است باعث تعارض شود و وجود آمدن تعارض های زناشویی وطلاق می تواند آسیب های بسیاری را برای فرد به وجود آورد.

افراد اگر قبل از ازدواج در جلسات مشاوره شرکت کنند و تست ازدواج را قبل از ازدواج انجام دهند مشاوره می تواند میزان تناسب شخصیت افراد، اختلالات روانی، میزان تفاوت های اساسی که بین آن ها وجود دارد و می تواند بر آینده آن ها اثر بگذارد را شناسایی کرده تا احتمال طلاق و جدایی در آینده کاهش یابد و فرد را از تهدید های رو به رو شده با طلاق و جدایی دور کنند.

به عبارت دیگر اگر روانشناختی پیشرفت خوبی داشته باشند افراد بر اساس پیشرفت این دانش می توانند ازدواج موفقی داشته باشند و زندگی مشترک خوبی را تجربه کنند.

نظریه روان پویایی طلاق
انتقاد از خود :
بعد از طلاق فرد خود را مورد سرزنش و انتقاد قرار می دهد و بر این باور است که اگر واقعا دوست داشتنی و خوب بود همسرش به زندگی با او ادامه می داد و نیازهایش را برآورده می ساخت. و این یکی از پویایی های روانی طلاق است.

فرد چون دچار شکست عاطفی شده است خود را مورد سرزنش قرار می دهد و در او احساس ناخوشایندی دوباره زنده می شود احساساتی مانند زمان قبل که به خاطر خود شیفتگی او به وجود آمده و والدین نتوانسته اند به خوبی برآورده کنند.

هنگامی که فرد خودش را سرزنش می کند در این هنگام طرف مقابل از خشم او در امان می ماند و ترس و خشم را انکار می کند چون فرد خودش را مقصر می داند.

روانکاوی طلاق

افسردگی در نظریه روان پویایی طلاق
براساس پویایی های روانی طلاق فرد باید به ثبات شخص یا شی برسد تا بتواند تصمیمات را به درستی بگیرد، یکی از وظایف اساسی که فرد زمان رشدش باید آن را فرا بگیرد کنار آمدن با نقاط قوت و ضعف خود و نقاط قوت و ضعف دیگران می باشد که به آن ثبات شخصیت می گویند.

اگر فرد به ثبات شخصیت نرسد به خاطر هر اتفاقی احساس افسردگی می کند مثلا ممکن است نسبت به فردی که به اشتباه فکر می کرده می تواند با او خوشبخت شود و نیازهای عاطفی او را ارضا کند زمانی که او را از دست می دهد احساس افسردگی کند.

در این هنگام فرد خود شخصی بی احساس می داند و برای اینکه با افسردگی مقابله کند و دفاع علیه این احساس داشته باشد به روابط نامشروع زودگذر و ناخوشایند روی آورد.

اشتباهاتی که به طلاق ختم می شوند
اشتباهات مهلک که به طلاق و جدایی ختم می شوند
خشم :
در هنگام طلاق افرادی هستند که ممکن است خشم بسیاری نسبت به همسر خود داشته باشند و حالت های بسیار بد و دشواری را تجربه کنند در این هنگام فرد باید خشم خود را به خوبی بشناسد و آن را بپذیرد و اگر به تنهایی موفق نشد در این زمینه از روانشناس کمک بخواهد.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-معجزه روانکاوی طلاق



:: برچسب‌ها: طلاق , روانکاوی طلاق , طلاق و جدایی ,
:: بازدید از این مطلب : 192
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 21 خرداد 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

طلاق و جدایی به عنوان یکی از مهم ترین تجارب ترومایی دوران زندگی طرح است که می تواند زوجین را در معرض خطرات جسمی و روانی قابل توجهی قرار دهد.

بر اساس آمارهای مبتنی بر تجارب بالینی، میزان قابل توجهی از افسردگی، اختلالات اضطرابی و علایم استرس پس از سانحه با طلاق همایند است.

اگر به عنوان فردی که طلاق را تجربه کرده است این مطلب را می خوانید، می توانید به خودتان تبریک بگویید.

تصمیم گیری برای جبران آسیب های پس از طلاق یکی از مهم ترین نقاط عطف زندگی شما خواهد بود که عزت نفس از دست رفته ی تان را بازسازی کرده و شما را برای مدیریت شرایط سخت کنونی تان یاری می کند.

۱- موقعیت فعلی تان را بپذیرید.
اولین و اساسی ترین گام در بهبود زخم های عاطفی ناشی از طلاق آن است که وقوع آن را علی رغم همه ی سختی ها بپذیرید.

اینکه زندگی چندین و چند ساله تان را نابود شده ببینید، احساسات منفی زیادی از جمله غم، اندوه، اضطراب و خشم را به همراه خواهد داشت.

بخشی از پذیرش موقعیت کنونی شامل پذیرش احساسات منفی فعلی تان نیز خواهد بود.

به خاطر داشته باشید که این احساسات همیشگی نخواهند بود و بهتر است برای تجربه ی آن ها خودتان را مستحق عذاب وجدان و سرزنش نبینید.

در این مرحله لازم است تا خودتان رابه عنوان فردی آسیب دیده در آغوش بکشید و از طریق همدلی با احساسات منفی، فرایند خودیاری را به خوبی طی کنید.

سوگواری برای زندگی از دست رفته یکی از مهم ترین نیازهای شماست که لازم است آن را بپذیرید.

۲- پیوندهای اجتماعی را تقویت کنید.
ممکن است در این مرحله نگرانی های زیادی در مورد حرف مردم، نظران اطرافیان، همکاران و.. داشته باشید.

آنچه مهم است آن است که در شرایط کنونی بیش از نشخوار افکار منفی، نیازمند تقویت ارتباطات اجتماعی تان هستید.

برای خودتان دوستان جدیدی بیابید، ارتباط با اقوام و دوستان سابق را تقویت کنید، مسافرت های گروهی را در اولویت اول قرار دهید و ازلاک تنهایی و انزوا خارج شوید.

اهمیت این نکته در ان است که از طریق تقویت ارتباطات جمعی، خود را در مقابل احتمال ابتلا به افسردگی واکسینه کرده اید و بحران فعلی تان را با قدرت بیشتری مدیریت می کنید.

سکس تراپ کیست و چه کسانی به مشاوره ی جنسی نیاز دارند؟
چگونه می توانیم توجه و تمرکز کودک مان را افزایش دهیم؟
چگونه شادمانی گم شده را به وجودمان دعوت کنیم؟
چگونه آسیب های بعد از طلاق را ترمیم کنیم؟
روانشناسی اعتماد به نفس از دست رفته
۳-زمانی را به خودآگاهی اختصاص دهید.
اهمیت اختصاص زمانی برای افزایش خودآگاهی از آن جهت است که بتوانید عزت نفس آسیب دیده ی خود را بازسازی کنید.

در این شرایط ممکن است احساس کنید فردی دوست داشتنی نیستید، مستحق ارزش و احترام نبوده اید و یا اینکه زندگی خوب در شان شما نبوده است.

خودآگاهی به شما کمک خواهد کرد تا نقاط مثبت و منفی تان را در کنارهم نظاره کنید و خود را به عنوان فردی واقعی بپذیرید.

برای این منظور، یست از نقاط ضعف و قوت خود تهیه کنید.

می توانید از دیگران نیز تقاضا کنید تا در مورد ویژگی های تان بازخوردهایی ارایه دهند.

پس از تکمیل لیست ویژگی ها، نیازمند آن هستید که ویژگی های مثبت را هر روز به خود یادآوری کنید و برای جبران نقاط ضعف تان برنامه ریزی کنید.

نتیجه ی نهایی حرکت در این مسیر، این خواهد بود که خود را به عنوان فردی عزت مند می پذیرید و احساسات منفی را به قدرت گذشته تجربه نخواهید کرد.

۴- پاسخی برای سوال ” دلایل اصلی شکست ” پیدا کنید.
تجربه ی طلاق، تجربه ای حاکی از شکست است مگر آنکه بتوانید از آن به شیوه ای مثبت درس بگیرید.

بدین منظور لازم است به این سوال اساسی پاسخ دهید که ” دلایل اصلی شکست در زندگی مشترک من چه بود؟ ” و یا ” اگر چه رفتارهایی را بروز می دادم/ نمی دادم، زندگی موفقیت آمیزی داشتم؟ ”

به یاد داشته باشید که آگاه نبودن نسبت به دلایل شکست، احتمال تکرار شکست را افزایش خواهد داد.

تلاش کنید تا به دلایل عدم موفقیت خود آگاه شوید و آنها را اصلاح کنید.

ممکن است در این مسیر نیازمند استفاده از کمک های تخصصی یک روانشناس یا مشاور خانواده نیز باشید.

به عنوان مثال در صورتی که دایما در دام افراد سوء استفاده گر و غیر حمایت گر می افتید، بررسی طرحواره های ناکارآمد اولیه تان به شما کمک خواهد کرد تا این چرخه را متوقف کرده و روابط سالم تری را تجربه کنید.

۵- از تفکر شناسایی مقصر، فاصله بگیرید.
ذهن افرادی که طلاق را تجربه کرده اند به صورت ناخودآگاه در پی یافتن مقصر است.

ممکن است زمان زیادی را به این اختصاص دهید که مقصر اصلی این شکست چه فرد یا افرادی بوده اند؟

بررسی ها نشان می دهد که نشخوار افکاری از این دست نه تنها به حل مشکل تان کمکی نخواهد کرد بلکه احتمال افسردگی را تا حد زیادی افزایش می دهد.

بهتر است برای کمک به خودتان از این افکار فاصله بگیرید و تلاش کنید تا سهم خودتان در رابطه را شناسایی و اصلاح کنید.

منبع: مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-چگونه آسیب های بعد از طلاق را ترمیم کنیم؟



:: برچسب‌ها: آسیب های بعد از طلاق , طلاق و جدایی , طلاق , جبران آسیب های پس از طلاق ,
:: بازدید از این مطلب : 1519
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 10 ارديبهشت 1399 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 199 صفحه بعد